15 خرداد 1389 / 22 جمادی الثانی 1431 / 5 ژوئن 2010
15 خرداد 1389 / 22 جمادی الثانی 1431 / 5 ژوئن 2010
15 خرداد 1389 / 22 جمادی الثانی 1431 / 5 ژوئن 2010 |
|
|
در چهاردهمين سالگرد قيام خونين پانزده خرداد 42، برابر با پانزدهم خردادماه 1356 و در اعتراض به جنايات مزدوران رژيم پهلوي، دانشجويان مسلمان در كوي دانشگاه تهران دست به تظاهرات زدند. اين اولين باري بود كه دانشجويان به طور گسترده اين قيام را گرامي داشته و اعلام ميدارند. اين تظاهرات نشانگر گرايش دانشجويان به اسلام و روحانيت بود و تاثير مثبتي بر روند حركت انقلاب نهاد. |
استاد عبداللَّه باقري (فرزانهپور) در سال 1292 ش در تهران به دنيا آمد. در نوجواني به هنرستانِ صنايع قديمه وارد شد و در نقش قالي، كاشي و هنر تذهيب به تحصيل پرداخت. پس از پايان تحصيل به آموزش و تربيت شاگردان پرداخت و خود به تذهيب و تشعير همت گماشت. تعداد آثار تذهيبي او حدود بيست هزار اثر است كه در موزههاي مختلف وجود دارند. استاد باقري در هنر تذهيب، شيوهاي نو پديد آورد و اين هنر را كه بيشتر براي زينت بخشيدن به كار يك خوشنويس يا شعر يك شاعر به كار ميرفت، شخصيتي مستقل بخشيد تا جايي كه تذهيب بتواند، خود به عنوان تابلويي، قابل ارايه باشد. به طور كلي ميتوان گفت كه پس از دوران صفويه، به همت او و استاد نصراللَّه يوسفي بود كه تذهيب در ايران اصالت ديرين خود را باز يافت. استاد عبداللَّه باقري سرانجام در چنين روزي در 76 سالگي درگذشت و به سراي جاويد شتافت. |
آيتاللَّه شيخ عبدالستار اسلامي در سال 1284 ش (1323 ق) به دنيا آمد. وي در 12 سالگي به همراه پدرش رهسپار نجف اشرف شد و از محضر حدود بيست تن از استادان آنجا كسب فيض كرد. آيتاللَّه اسلامي در طي ساليان تحصيل از بسياري از مراجع زمان از قبيل حضرات آيات سيد شهاب الدين مرعشي نجفي ، شيخ آقا بزرگ تهراني و شيخ علي اكبر نهاوندي اجازات علميه و حسبيه و اجازات روايتي دارد كه در اين اجازات، به مقام علمي و وثاقت ايشان تصريح شده است. آيتاللَّه اسلامي پس از فوت پدرش بنا به درخواست آيتاللَّه سيد ابوالحسن اصفهاني ، براي تنظيم و اداره امور شرعي، راهي منطقهاي عشايرنشين در نزديكي آبادان گرديد ولي بر اثر ابتلا به بيماريهاي گوناگون، در آبادان ساكن شد و در آنجا به انجام امور ديني و اقامه جماعت مشغول گرديد. اين عالم خدمتگزار در طي ساليان حضور در خوزستان، منشأ آثار فراواني بوده و در تاسيس و تجهيز مساجد، حسينيهها و اماكن مذهبي، جديت فراواني از خود نشان ميداد. از آيتاللَّه اسلامي كتب متعددي نيز برجاي مانده كه اربعين حديث ، كشكول اسلامي و نظرياتي بر كتب مطالعه شده از سني و شيعه از آن جملهاند. اين مجتهد بزرگوار سرانجام در پانزدهم خرداد 1378 ش برابر با بيستم محرم 1420ق در 94 سالگي چشم از جهان فرو بست و به ديار باقي شتافت. |
هنوز جسد مطهر پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رابه خاك نسپرده بودند كه بر سر جانشيني او بين اصحاب اختلاف افتاد. ايشان در محلي به نام "سقيفهي بنيساعده" گرد آمده و دربارهي جانشيني رسول خدا به گفتوگو پرداختند. سرانجام آن افراد، عليرغم آن همه تأكيد و سفارشي كه پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) دربارهي وصايت و جانشيني امام علي(علیه السلام) بيان كرده بود، با ابوبكر بن ابي قحافه كه از ياران قديمي پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و پدر همسر رسول خدا بود، بيعت كردند. از آن پس او را به خلافت انتخاب كرده و به وي، لقب خليفهي رسول اللَّه يعني جانشين رسول خدا دادند. پس از به خلافت رسيدن ابوبكر، وي به فكر گسترش اسلام و لشكركشي به خارج از سرزمين اسلامي افتاد. در جنگهاي اين دوره، سربازان اسلام بر نيروهاي روم و ايران غلبه كرده و مناطق زيادي را به تصرف خود درآوردند. ابوبكر بن ابي قحافه سرانجام پس از حدود 2 سال و 4 ماه خلافت و پس از پانزده روز بيماري، در سن 63 سالگي درگذشت و عمر بن الخطاب را به خلافت پس از خود تعيين نمود. به ابوبكر و عمر و عثمان و امام علي(علیه السلام) كه پس از پيامبر به خلافت رسيدند، خلفاي راشدين يعني جانشينان پيغمبر ميگويند. |
نمايندگان 113 كشور جهان نخستين كنفرانس بين المللي محيط زيست را درستكهلم سوئد برگزار كردند. از اهداف اصلي اين كنفرانس برنامه ريزي به منظور احداث مراكز مسكوني با توجه به حفظ كيفيت محيط زيست، تعيين تشخيص وكنترل مواد آلوده كننده محيط زندگي، و حفاظت از محيط زيست براي نسلهاي آينده بود. حاصل اين كنفرانس تأسيس يك سازمان نوين بين المللي براي حفظ محيط زيست بود . |
|
هرچند جنگ دوم جهاني مانند جنگ اول، نقشه اروپا و جهان را تغيير نداد ولي نتايج آن از نظر تقسيم جهان به دو قطب سياسي و اقتصادي، عميقتر از جنگ اول جهاني بود. در پايان جنگ جهاني اول، كشورهاي جديدي از درون امپراتوريهاي بزرگ آن زمان پا به عرصه وجود نهادند و سه امپراتوري بزرگ آن زمان به سه كشور كوچكتر آلمان، اتريش و تركيه تبديل شدند. ولي در پايان جنگ دوم جهاني، كشورهاي اروپايى با تغييراتي در مرزهاي بعضي از آنها، بر جاي ماندند و فقط رژيم حاكم بر آنها تغيير يافت كه در واقع نوعي اشغال اين كشورها بدون حضور علني قواي كشور فاتح بود. مهمترين تغيير در وضع اروپا، در بزرگترين كشور مغلوب اين جنگ يعني آلمان پديد آمد. اتريش و چكسلواكي كه در سالهاي قبل از جنگ، تحت سلطه آلمان درآمده و ضميمه خاك آن كشور شده بودند، استقلال خود را باز يافتند. پروس شرقي و قسمتي از خاك اصلي آلمان در شرق اين كشور كه بيش از يكصد هزار كيلومتر مربع از خاك آلمان را تشكيل ميداد ضميمه لهستان شد و در عوض، شوروي يكصد و هشتاد هزار كيلومتر مربع از اراضي شرقي لهستان و قسمتي از ايالت پروس شرقي آلمان را تصاحب كرد. باقيمانده خاك آلمان به چهار منطقه اشغالي بين كشورهاي پيروز جنگ، يعني شوروي، امريكا، انگليس و فرانسه تقسيم شد كه سه بخش اشغالي كشورهاي غربي بعداً به هم پيوستند و آلمان به دو كشور جداگانه با دو حكومت متفاوت و متخاصم شامل آلمان شرقي با 108 هزار كيلومتر وسعت و آلمان غربي با 248 هزار كيلومتر مربع مساحت تقسيم گرديد. همچنين چند سال بعد با تقسيم برلين، پايتخت آلمان به دو قسمت شرقي و غربي، ديوار برلين نيز ساخته شد كه تا سالهاي پاياني دهه 1980م پابرجا بود. |
|
سومين جنگ اعراب و اسرائيل، روز پنجم ژوئن سال 1967م با حمله غافلگيرانه رژيم صهيونيستي به فرودگاهها و تاسيسات نظامي مصر و سوريه و اردن آغاز شد. جنگهاي غافلگير كننده معمولاً در نخستين ساعات بامداد و در تاريكي شب آغاز ميشود ولي اسرائيليها حملات هوايى خود را در حدود ساعت 8/5 صبح روز پنجم ژوئن كه هوا كاملاً روشن بود آغاز كردند. انتخاب اين ساعت براي حمله، خود يك عامل غافلگير كننده بود زيرا مصريها و متحدين آنها انتظار آغاز حملهاي را از طرف صهيونيستها نداشتند. به علاوه اسرائيليها ميخواستند در روشنايى روز كاملاً هدفهاي خود را در روي زمين ببينند و دقيقاً آنها را منهدم كنند. هدف رژيم صهيونيستي از اين حمله، انهدام نيروي هوايى سه كشور عربي، قبل از آغاز عمليات زميني آنان عليه اين رژيم بود. در نتيجه، در اين روز، 340 هواپيماي جنگي مصر، سوريه و اردن در روي زمين منهدم شدند و مجموعه اين انهدامها در پايان روز دوم به 416 فروند رسيد. قبل از شروع سومين جنگ اعراب و اسرائيل، جمال عبدالناصر، رئيس جمهور مصر با بستن خليج عقبه بر روي كشتيهاي اسرائيلي و نيز انعقاد پيمان اتحاد نظامي با سوريه و اردن بهانه لازم را براي شروع جنگ به دست رژيم صهيونيستي داده بود. ناصر همچنين از نيروي ناظر سازمان ملل متحد كه پس از جنگ سوئز در سال 1956م بين نيروهاي مصر و اسرائيلي و صحراي سينا حايل شده بودند خواست كه از اين منطقه خارج شوند و رژيم صهيونيستي، اين اقدام را به عنوان تدارك آغاز حملهاي عليه خود تعبير نمود. رژيم صهيونيستي بعدها ادعا كرد كه ناصر پس از امضاي پيمان اتحاد نظامي با سوريه و اردن، آغاز حمله غافلگيرانهاي را عليه اين رژيم تدارك ميديد. آنان همچنين عمليات نظامي خود را عليه كشورهاي عربي، تدافعي و براي پيشگيري از حمله آنان توجيه نمودند. پيشروي نيروهاي اسرائيل در صحراي سينا ساعتي پس از شروع عمليات نيروي هوايى اين رژيم آغاز شد و نيروهاي مصر كه از پشتيباني هوايى محروم مانده بودند با تلفات سنگيني عقبنشيني اختيار كردند. نيروهاي اسرائيلي همزمان با عمليات سينا با نيروهاي اردن و سوريه نيز درگير شدند. در اين زمان، الجزاير، عراق، سودان، كويت و يمن هم به رژيم صهيونيستي اعلان جنگ دادند ولي عملاً در جنگ شركت نكردند. جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائيل را ميتوان يكي از سريعترين جنگهاي تاريخ به شمار آورد؛ زيرا رژيم صهيونيستي در پايان دومين روز جنگ در جبهه غرب، صحراي سينا را پشت سر گذاشت و به كانال سوئز رسيد. همچنين آنان توانستند در جبهه شرق، نيروهاي سوريه و اردن را به عقب برانند و ارتفاعات جولان، شهر بيتالمقدس و قسمت اعظم اراضي غرب رودخانه اردن را به تصرف خود درآوردند. در روز سوم جنگ كه رژيم صهيونيستي به اهداف عمده خود در عمليات نظامي دست يافته بود، شوراي امنيت سازمان ملل به صدور قطعنامهاي درباره آتشبس بين نيروهاي متخاصم مبادرت نمود، ولي اسرائيل بياعتنا به اين قطعنامه، جنگ را تا روز دهم ژوئن 1967م ادامه داد و پيش از صدور فرمان آتشبس، تمام ساحل شرقي كانال سوئز، ساحل غربي رود اردن، ارتفاعات جولان و قسمتي از خاك سوريه را به تصرف خود درآورد. در نتيجه سومين جنگ اعراب و اسرائيل كه به جنگ شش روزه معروف شده است، تمام شهر بيتالمقدس به تصرف رژيم صهيونيستي درآمد و پايتخت اسرائيل از تل آويو به اين شهر كه صهيونيستها آن را اورشليم ميخواندند، انتقال يافت. اين جنگ و عواقب ناگوار آن براي اعراب به موقعيت داخلي و خارجي جمال عبدالناصر لطمه شديدي وارد ساخت و ناصر با اينكه تا زمان مرگ ناگهاني خود در سال 1970م در مقام رياستجمهوري مصر باقي ماند، اما ديگر موقعيت و اعتبار گذشته خود را باز نيافت. |
|
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}